in my book
= in my opinion
معنا: به عقیده من – به نظرمن
EX. Well, in my book, if you steal, you deserve to get caught.
راستش، به نظرمن، اگر دزدی کنی، سزاوار دستگیر شدن هستی
Blow away
معنا: کشتن
تفسیر موقعیت: کشتن کسی با اسلحه
EX. One move and I’ll blow you away!
اگه یک قدم دیگه حرکت کنی، کشته خواهی شد
Boiling
معنا: خیلی گرم
EX 1.It was boiling this weekend.
این هفته خیلی گرم بود
EX 2. His apartment is always boiling hot – I can’t stand being in there.
آپارتمانش همیشه خیلی گرمه- اونجا موندن رو نمیتونم تحمل کنم
bomb
معنا: خراب کردن
موقعیت: دوباره مثل همیشه اگه امتحانمون رو خراب کنبم
EX. I just bombed my midterm.
امتحان میانترممو خراب کردم
I have a bone to pick with you
معنا: از کسی گله داشتن – با کسی دعوا داشتن
موقعیت: اگه به کسی بگین که از دست آنها ناراحت هستین و درباره این موضوع می خواهین با طرف حرف بزنین
EX. I have a bone to pick with you! Why didn’t you tell me Sheila was coming over tonight?
گله ای ازت دارم. چرا به من نگفتی که شیلا امشب میاد؟
be in sb’s good/bad books
معنا: مورد لطف / بی مهری کسی بودن
موقعیت: زمانی مورد استفاده قزار میگیرد که کسی یک نفر دیگر را قبول یا تایید یا رد میکند. مخصوصا زمانی که نظر کسی تغییر میکند
EX. I think I’m back in Corinne’s good books again.
گمان میکنم یکبار دیگر مورد لطف کورین هستم