Get/be bent out of shape
معنای فارسی: عصبی – آتیشی
Ex. People can get really bent out of shape if their wedding videos don’t look just like a real movie.
ترجمه: ممکنه مردم واقعا آتیشی بشن اگه فیلم های عروسیشون مثل فیلم واقعیت نباشه.
Besides
معنای فارسی: گذشته از این – علاوه بر این
موقعیت کاربرد: دلیلی آوردن برای سخنی که قبلا اشاره شده است.
Ex. I wanted to help her out. Besides, I needed the money.
ترجمه: می خواستم از مخمصه نجاتش بدم. گذشته از این، به پول نیاز داشتم.
As best you can
معنای فارسی: به بهترین وجه ممکن
موقعیت کاربرد: وقتی تمام وقت و تلاش خود را برای کاری میکنین حتی اگه اون کار به نتیجه خوبی نرسه.
Ex. I’ll deal with the problem as best I can.
ترجمه : مشکل را به بهترین وجه ممکن حل و فصل خواهم کرد.
Somebody/something is the best
معنای فارسی: خیلی دوست دارم
موقعیت کاربرد: اگه بخواهین به کسی بگین که زیاد دوسش دارین.
Ex. Thanks, Dad. You’re the best!
متشکرم، پدر. خیلی دوست دارم.
Best of luck
معنای فارسی: موفق باشی – انشالله به نتیجه برسی
موقعیت کاربرد: برای کسی آرزوی موفقیت کردن
Ex. Best of luck in this enormous project you are undertaking.
ترجمه : انشاالله در این پروژه عظیمی که قبول گردی به موفقیت برسی.