مطالعات ترجمه
این اصطلاح برای توصیف ((رشته های که به مشکلات ناشی از تولید و توصیف ترجمه ها می پردازد)) (لفور، ۱۹۷۸، ص. ۲۳۴) به کار می رود.
این اصطلاح را ابتدا هولمز (۱۹۸۸) با توجه به مشکلی که در استفاده از اصطلاح ((نظریه ترجمه)) به منزله عنوان این رشته مشاهده کرده بود مطرح کرد؛ بنابر استدلال هولمز تحقیقات بسیاری دربارۀ ترجمه انجام شده که هیچ یک به معنای دقیق کلمه ((درچهارچوب تکوین نظریه قرار نمیگیرند)) (ص. ۶۹).
بنابراین، هولمز توصیه میکند که از اصطلاح مطالعات ترجمه استفاده شود تا ((در مقایسه با اصطلاح هایی چون علم، نظریه، و امثال آنها، به فعالیّتهای علمی گسترده ای موقتی تر و قابل بحث تر)) (لمبرت ۱۹۹۱، ص. ۲۶-۲۷) ببخشد.
با این حال، این واقعیت که این اصطلاح را در اصل هولمز مطرح کرده است و این که متخصصّان مرتبط با به اصطلاح ((مکتب دستکاری)) – که به ترجمه از پسزمینه ادبیات تطبیقی روی میکنند – مشتاقانه آنرا اختیار کرده اند، به این برداشت نادرست منجر شده است که اصطلاحِ ((مطالعات ترجمه)) منحصراً به مطالعۀ ترجمه و ترجمه های ادبی اشاره دارد. درست است که برخی نویسندگان اعم ازموافق و مخالف ((مکتب دستکاری[۱])) (مانند جنتزلر، ۱۹۹۳؛ نیز لمبرت، ۱۹۹۱، ص. ۲۷) این اصطلاح را برای متمایز کردن این مکتب از دیگر رویکردهای این رشته به کار برده اند؛ امّا واضح است که هدف اصلی هولمز این بوده که اصطلاحِ ((مطالعات ترجمه)) به این صورت محدود نشود (۱۹۸۸، ص. ۷۱). در واقع، در تقسیم بندی هولمز (۱۹۸۸) که گاهی به صورت ((نقشه)) تشریح میشود، (برای مثال نک توری، ۱۹۹۵، ص. ۱۰) سه شاخۀ مطالعات کاربردی ترجمه [۲]، مطالعات توصیفی [۳] و مطالعات نظری [۴] و نیز تعداد زیادی مقولههای کوچکتر، نشان دهندۀ وسعت دید وی در این رشته داشت. بسنت (۱۹۸۰، ۱۹۹۱، ص. ۷-۸) نیز به روشی مشابه ((مطالعات ترجمه)) را به چهار مقوله تقسیم میکند که عبارتند از: تاریخ ترجمه، ترجمه در زبان مقصد، ترجمه و زبانشناسی و در آخر ترجمه و بوطیقا. گرایش به استفاده از این اصطلاح به عنوان یک اصطلاحی کلّی برای این رشته، در سالهای اخیر بیشتر شده است و این زمانی است که اسنل-هورنبی (۱۹۸۸، ۱۹۹۵) ((مطالعات ترجمه)) را به عنوان اصطلاحی برگزید که تحت آن میتوان علایق و تأکیدهای متفاوت رویکرد ((دستکاری)) و رویکرد مرتبط با علم ترجمه[۵] را با هم در آمیخت. اسنل-هورنبی تأکید می کند که ((رشته مطالعات ترجمه باید طیفی از همۀ انواع ترجمه، ار ترجمه ادبی گرفته تا ترجمۀ فنی، در خود داشته باشد و در ضمن تا آنجا گسترش یابد که حوزه فراموش شدۀ ترجمۀ شفاهی را نیز دربربگیرد)) (۱۹۹۱، ص. ۱۹). وی این رشته – یا میان رشته را (که اصطلاح موردپسند اوست و خود (۱۹۹۱، ص. ۱۹) آن را به توری نسبت میدهد؛ نیز نک اسنل-هورنبی و دیگران، ۱۹۹۴) –متشکل از حوزه های زیر میداند: ((مطالعات خاصِ زبان، اصطلاح شناسی و فرهنگ نگاری، ترجمه ماشینی و ترجمه به کمک ماشین؛ حوزههای مربوط به زبانشناسی مانند معناشناسی، دستور مقابله ای، زبانشناسی متن، جامعه شناسی زبان و روانشناسی زبان؛ ترجمه ادبی (شامل همۀ انواع ترجمۀ صحنهای، دیالوگ فیلم و دوبله، زیرنویس و امثال آنها) و دیگر حوزههای نزدیک به آن از تاریخ ادبی گرفته تا روانشناسی)) (اسنل-هورنبی، ۱۹۹۱، ص. ۱۹). با این حال، حتی چنین فهرست طولانی نمیتواند حق مطلب را در مورد ماهیت ((مطالعات ترجمه)) که بینهایت میان رشتهای است و با حوزه های دیگری چون مردم شناسی، ادبیات تطبیقی، اقتصاد، قوم شناسی، تاریخ، فلسفه، سیاست و نشانه شناسی همپوشی دارد– به جای آورد (شاتلورت و کاوی، ۱۹۹۷/۱۳۸۵، صص. ۲۸۵-۲۸۶).
شاتلورت، م. و کاوی، م. (۱۳۸۵). فرهنگ توصیفی اصطلاحات مطالعات ترجمه (فرحزاد، ف.، تجویدی، غ. ر.، و بلوری، م.، مترجمان). ایران، تهران: یلدا قلم. (۱۹۹۷).
[۱] Manipulation School
[۲] Applied Translation Studies
[۳] Descriptive Translation Studies
[۴] Theoretical Translation Studies